همه ی وجودم عباس
ای بود و نبودم عباس
ابوفاضل،ابوفاضل...
غوغای ِ عطش بر پا شده
خیمه ها لب ریز ِ سراب
دل ِ همه رو خون می كنه
قحطی ِ آب قحطی ِ آب
اما یكی آروم نمیشه
مونده دلش در تب و تاب
از تشنگی داره می میره
شش ماه ی نازه رباب
چشمارو گریون میكنه
سقا رو دل خون میكنه
قلب ِ عمو دیگه طاقت نداره
میره شاید یه كمی آب بیاره
تا كه علی آروم بگیره
رو دستای ِ مادر نمیره
تا چشم ِ حسین خون نباره
قلب ِ حرم بی شكیب ِ
خیلی آقامون غریب ِ
همه ی وجودم عباس
ای بود و نبودم عباس
ابوفاضل،ابوفاضل...
كنار ِ شریعه رسیده
غم دلشو آب میكنه
آتیش می گیره چشم ترش
مشكو كه سیراب می كنه
خونكای آب و میبینه
اما نمی نوشه ز آب
با دلی پر از حسرت و غم
باز یاد ِ ارباب می كنه
غم نداره توی ِ وفا
تكیه گاه ِ خون ِ خدا
سقا به سوی حرم پر كشیده
اما چرا امیدش نا امیده
هم مشك آبش رفته ز دست
هم محراب ابرو ها شكست
میرسه حسین قد خمیده
علقمه شد دریای خون
نقش زمین ِ آسمون
همه ی وجودم عباس
ای بود و نبودم عباس
ابوفاضل،ابوفاضل...


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, | 16:6 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

Image result for ‫عکس مداح محمود کریمی‬‎

 
23
Image result for ‫عکس مداح محمود کریمی‬‎
46
 
Image result for ‫عکس مداح محمود کریمی‬‎

برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, | 15:50 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |



خورشید به گود آمده ،سرگرم قنوت است
این آل سعود است که در حال سقوط است 3

آماده شده لب بزند جام جنون را
صادرکند از نفت عرب،بشکه ی خون را

بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سر و دست ولی باج ندادیم 2

ما با احدی نیز نداریم سر جنگ
لعنت به بلادی که شد آغاز گر جنگ

ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیع ش حرمی ناب بسازیم

علی .........

یا حیدر کرار زند نقش به زودی
بر پرچم سبز عربستان صعودی

(از روضه عباس)2 شرف یاد گرفتیم
یک عمر از او یکسره امداد گرفتیم

*شما بچه هییتی ها که کم نمیارید،شما که یک عمر از ابوالفضل دم زدید
 اینجا نتیجه می ده ، اونایی کم میارن که پشتشون به حضرت ابوالفضل گرم نیست*

ما غیر کفن بر تن خود جامه نداریم
ای شمر برو شوق امان نامه نداریم

آماده ی آنیم بپوشیم کفن را
ایران که نمردست بگیرد یمن را

هر شاه صعودی شده یک نوکر در بست
در پشت لباس عربی فتنه ی غرب است

ننگی که به پیشانی شاهان صعودی ست 2
زیر سر یک مشت مسلمان یهودی ست 2

از نام علی  واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 19 بهمن 1394برچسب:, | 15:20 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

دانلود مداحی میثم مطیعی بنام سلام ای هلال محرم

 

متن مداحی میثم مطیعی بنام سلام ای هلال محرم  :

شده آسمان خیمه غم/ زمین و زمان غرق ماتم
دوباره افق، رنگ خون است/ سلام ای هلال محرم
دوباره محرم رسید و / حسینیه شد سینه هامان
دل اهل دل سینه زن شد /نفسهایمان مرثیه خوان
به هر خط مقتل/ بیا خون بگرییم
که منزل به منزل/ چو مجنون بگرییم
(یاحسین یابن الزهرا)

بخوان روضه خوان بار دیگر/ بیا شرح آن ماجرا کن
بیا بغض یک ساله مان را/ به یک روضه حاجت روا کن
روایت کن از دشت ماتم/ بخوان خط به خط روضه هایت
ولی بگذر از خط آخر/ که سربسته ماند حکایت
بیا ای دل امشب/ به پابوس این غم
بیا تا بباریم/ چو باران نم نم
(یاحسین یابن الزهرا)

دوباره شده صحن هیأت/ پر از عطر نام شهیدان
دوباره بیا دم بگیریم/ به یاد امام شهیدان
که ما مرد راه حسینیم/ نبیند کسی ذلت ما
بمیریم و هرگز نگیریم/ امان نامه دشمنان را
که میثاق ما جز/ به عشق ولی نیست
که فریاد ما جز/ علی یا علی نیست
(یاحسین یابن الزهرا)


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 16:39 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

Image result for ‫عکس مداح میثم مطیعی‬‎

کلُّ زمانٍ جدیدْ ... فیهِ یزیدٌ جدیدْ

 

می شکند خشم ما، کاخ یزید زمان

یکسر قهرنا، قصر یزید الزمان

 

لرزه به پا می کند، در دل اهریمنان

ویرجف قلوب الشیاطین

 

می رسد از هر طرف، پاسخ هل من معین

من کل جانب، یصل لبیك لنداء هل من معین

 

گشته سپاه حسین، جلوه گر از اربعین

وظهر جیش الحسین من یوم الأربعین

 

دنیا و عقبای ما حسین... لبیک یا مولا یا حسین

یا حسین، أنت دنیانا وعقبانا. لبیك یا مولانا یا حسین

 

تا دشمن هست ما روز و شب در میدانیم

نحن في‌المعرکة لیل نهار مادام العدو موجود

 

ما سیلابیم، ما دریاییم، ما طوفانیم

نحن السیل، نحن البحر، ونحن العاصفة

 

 

نحنُ هُبوبُ الرياحْ نحنُ عُلوُّ الرِّماح

(ما وزش بادیم ...... ما بلندی نیزه‌هاییم)

 

نحنُ بَريقُ السُّيوفْ نحنُ رُعودُ الكِفاحْ

(ما تلألؤ شمشیرهاییم .... ما غرش نبردیم)

 

نحنُ جنودُ السّماءْ ... في دَمِنا الكِبرياءْ

(ما سربازان آسمانیم  ..... و بزرگی و عظمت در خون ما جاری است)

 

نحن شُعوبُ اللّهيبْ أشعلهُ الشُهداءْ

(ما ملت‌هایی هستیم همانند زبانه‌های آتش خشم ..... که خون شهدا آن را افروخته است)

 

بُركانُ الثوّارِ يا حسين

این آتشفشان انقلابیان است، ای حسین (ع)

 

صَرْخاتُ الأحرارِ يا حسين

و این فریاد آزادگان است، ای حسین (ع)

 

في بَحرِكَ  المَوَّاجِ قد شُدَّ الشِراعْ

( بادبان‌های کشتی نجات در دریای موّاج تو کشیده شده است)

 

مَن في سَفينِكَ لا يلقاهُ الضَّياعْ 

(کسی که در کشتی توست، گمگشته و سرگردان نمی‌شود)

 

كلُّ زمانٍ جديدْ ... فيهِ يزيدٌ جديدْ

(در هر دوره جدید ..... یزید جدیدی وجود دارد)

 

إنَّ سبيلَ الحياةْ ... رفضُ حياةِ العَبيدْ 

(تنها راه زندگی با سعادت .... رهایی از زندگی بردگان است)

 

إنَّ لنا في الحسينْ ... حَبلَ صُمُودٍ مَتينْ

(همانا حسین برای ما .... ریسمان محکم ایستادگی است)

 

وَحدتُنا قُوَّةٌ ... تَفْتِكُ بالظالمينْ

(وحدت ما قدرتی است .... که ستمگران را از پای در می‌آورد)

 

آمالُ الانبياءْ يا حسين  

این آرزوی پیامبران است، ای حسین(ع)!

 

قدْ لاحتْ في السّماءْ يا حسين

که در آسمان متجلی شد، ای حسین(ع)!

 

لنْ ينثَنيْ عَزمُ الشعوبِ الثّائِرةْ

(اراده ملت‌های انقلابی)

 

ضِدَّ حُكوماتِ الضَّلالِ الجائِرةْ

(در مقابل حکومت‌های گمراه و ستمگر خاموش نخواهد شد)

 


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 16:37 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

Image result for ‫عکس مداح میثم مطیعی‬‎

 

 

با اذن رهبرم ، از جانم بگذرم

در راه این حرم ، در راه یار

یا حیدر گویم و شمشیری جویم و

اندازم لرزه بر جان کفار

هم پیمان گشته اند کفر و تکفیر

شیطان است و زر و زور و تزویر

اما از وعد حق دل آگاه است

پیروز این نبرد حزب الله است

نماز صبح در کربلا

نماز ظهر در سامرا

نماز عصر ان شاء الله

بقیع و مسجد الاقصی

 

لبیک یا علی یا مرتضی


لِعلی أنْتَمی ، حُبُّه فی دَمی

من به علی منسوبم ، عشق او در خون من 

سَیفُه مُلهِمی ، هو الإمام

و شمشیرش الهام بخش من است ؛ اوست که پیشواست!


واعلمُوا أنَّ لی ، نَبْضٌ بِداخِلی

بدانید و آگاه باشید که درون من تپشی است

سمّیتُهُ علی ، فخرُ الکِرام

 که آن را علی نامیده ام؛ مایه افتخار کریمان

منهُ نَسْتَلهِمُ روحَ الإیمان

ما جوهر ایمان را از او الهام گرفتیم

لا نخافُ الریاح إنّا بُرکان

از هیچ بادی نمی هراسیم که خود آتش فشانیم

یا تکفیری! صبرکْ صبرکْ

ای تکفیری! صبر کن ، صبر کن

إنّا سوفَ نَحفِر قبرَک

ما گور تو را خواهیم کَند

لبیک یاعلی ، یا مرتضی

یا أحفادَ ثمود ، یا جُرذانَ الیهود

ای نوادگان ثمود ، ای موش های یهود! 

إنّا سوفَ نعُود ، للانتقام

ما برای انتقام بر می گردیم

إن کنتُم داعشاً ، فإنّا داعسٌ

اگر شما داعش هستید ما نیز "داعس" ( له کننده) هستیم

 سوف نَدعَسُکم، تحت الأقدام

 و شما را زیر گام های خود له می کنیم


إنّا فی المعرکة سَیفٌ مسلُول

ما در میدان نبرد شمشیر عریانیم


سَنَجْعلُکُم عَصْفاً مأکول

و شما را مانند لقمه ی جویده شده خواهیم ساخت


إنّ الموتَ یُصبِح قوتک

قطعاً مرگ و نابودی ، قوت و غذای تو می شود

 

لکن قبلَه جیبْ تابوتَک

اما پیش از آن ، تابوتت را همراه بیاور

یا إسرائیل ! خیبر خیبر!

ای اسرائیل خیبر را به یاد بیاور

إنّا والله جیشُ حیدر

به خدا سوگند که ما سپاه حیدریم

لبیک یاعلی ، یا مرتضی

 

لبیک یا حسین، یا ثارالله


kheyme.blog.ir تعجیل در فرج حضرت صاحب صلوات

برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 16:35 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 

 

 

متن کامل اشعارحاج محمود کریمی

 

 

 

 

 

روضه 

اقا دیگه بیا الغوث الامان

فدای گریه هات یا صاحب الزمان

دلم گرفته ماتم خیمه ها

بیا که سینمون شده کربلا ای وای

دل رئوف تو تحت فشاره و

زخم دل حسین مرحم نداره و

تو گریه میکنی برای حرم

فدای گریه هات پدر مادرم

اقا به ما بگو کجایی امشب و

فقط تو میشنوی صدای زینب و

صدای گریه همه تشنه ها

صدای پای عمه تو خیمه ها

اقا اگه بدم برای ابروت

دست رو سرم بکش به خاطر عموت

به خاطر امیر صاحب علم

من و ببر برا دفاع از حرم

روضه

گرفته خون چشِ برادر حسین
بال و پر حسین دلاور حسین
غریبی حسینُ امشب ببین
امون میدن به شیر ام‌البنین 
دلش گرفته که بهش امون میدن
فرشته‌ها دارن تو خیمه جون میدن 
میگن دیگه نباش کنار حسین
برو کنار تموم
شه کار حسین 
میگن تو اون طرف همیشه سربه‌زیر
تو این همه سپاه بیا بشو امیر 
تو خیمه شما که قحط آبه
ولی ماها اسبامونم سیرابه
غضب تو چشمایِ برادر حسین
میگه که زندگی‌م فدا سر حسین
من اومدم براش بمیرم فردا
دامن زهرا رُ بگیرم فردا

قیامتی شده کنار علقمه

فاطمه اومده برید کنار همه

الهی عباست بمیره مادر

نیزه به پهلو هات نگیره مادر

شرمندم و از شرم خونی شده اشکم

مادر حلالم کن که پاره شد مشکم

کشته من و خجالت از شیر خواره

فکر طناب و خواهر اواره

حالا که اومدی مادر قد کمون

حسین داره میاد یه کم دیگه بمون

باید ببینه من سرم رو پاته

بازم یکی از پسرات همراته

یه جمله روضه شد روضه مو به مو

دست رو شونم بذار یه یا علی بگو

رو گونه جای دست اون بی دین بود

بشکنه دستش چقدر سنگین بود

روضه

خونمون این طرفه کجا میری بیا بیا

چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا

دیگه داریم میرسیدم اینقده رو خاکا نشین

بذا تا گوشوارت و جمع کنم از روی زمین

فضه داره با ناله هاش اتیش به جونم میزنه

هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه

قنفذ از راه همان لحظه که امد میزد

تازه میکرد نفس را و مجدد میزد

روضه

احساس عباس انفاس ال و الله و خیر الناس عباس

معیار ارباب در مکتب کرب و بلا مقیاس عباس

در دین ارباب توحید علی اکبر و اخلاص عباس

در اوج روضه تلفیق بوی سیب و بوی یاس عباس

مثل رقیه ذکر تمام بچه ها عباس عباس

هم مو کشیدند هم گوش را با طره گیسو کشیدند

ابری شده شط بس که کمان تیر از هر سو کشیدند

ازتیر هاشان بالای چشم ماه یک ابرو کشیدند

فواره زد اشک وقتی که تیر از چشم این اهو کشیدند

لشکر نشسته تیری به مشک مرد اب اور نشسته

یک جا به حنجر یک جا سه شعبه روی چشم تر نشسته

شش ماهه خواب است در انتظارش مادر اصغر نشسته

فعلا رقیه در خیمه ها با زیور و معجر نشسته

فعلا ندیده این سیل تیری را که بر پیکر نشسته

فعلا ندیده سر را که از پهلوی روی خنجر نشسته

بازو جدا شد اخر سر این ابرو از ان ابرو جدا شد

گیسو بلند است پس نیزه خیلی سخت از گیسو جدا شد

تنها نه بازو انگار پاهایش هم از زانو جدا شد

زمینه

وای پسر ابوتراب یل سپاه حسین

نور نگاه حسین تویی پناه حسین

بمیرم اینکه دیدم تو روی خاک افتادی

جونم به لب اومد تا پیش چشام جون دادی

تو روی زمین امیر حرم بدون تو من شکسته پرم

بگو چطور تو رو تا خیمه ببرم

*********

پاشو ببین من بی تو چه حال و روزی دارم

پاشو ببین میخنده دشمن به حال زارم

دیگه رمقی نمونده برام نمونده نفس گرفته صدام

بگو بدون تو می مونه چی برام

وای خدا کنه پرت و نبینه خواهر تو

نبینه چه بلایی اومده به سر تو

**************

با ابروی پیوستت عمود اهن اومد

انگار کنارت زهرا جلو تر از من اومد

صدا میزنم بی یاورم و صدا میزنی تو مادرم و

پاشو بگو به کی سپردی حرم و

وای میرم و بدن تو پیش مادر من

فردا سر تو به نی کنار سر منه

زمینه

بسم الله ای روح البقا

بسم الله ای شمس الضحی

بسم الله ای عین الیقین

این کیست این شمس ربانیست این

ایات قرانیست این این عشق طوفانست

دلبر زهراست این ثانی مولاست این

این کیست این هذا جنون العاشقین

بسم الله ای خون خدا  بسم الله ای شهد بلا

شهد شهید کربلا  یابن امیر المونین

***********

مرده بدم زنده شدم عشق تو را بنده شدم

دولت عشق امد و من دولت پاینده شدم

یار حسین دلدار حسین یا سید الاحرار حسین

گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام

هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود

جان حسین جانان حسین عالم سن قربان حسین

خاک سر کوی تو زنده کند مرده را

چون که شهیدان تو جمله مسیحا دمند

یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی

علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا

واحد

ای عزیز فاطمه بیدار شو

خوابید تو علقمه بیدار شو

من دارم میرم سفر بیدار شو

همسفر نا محرمه بیدار شو

ما رو دستگیر کردن عباس

بچه ها رو پیر کردن عباس

ببین از رو نیزه عزیزم

زینب و اسیر کردن عباس

********

ای یل ام البنین بیدار شو

حال و روزم و ببین بیدار شو

پاشو دستم و بگیر بیدار شو

تا نیفتم رو زمین بیدار شو

مادرا صد بار مردن عباس

دخترا سیلی خوردن عباس

بعد تو به سمت خیام و

چادر ما دست بردن عباس

**********

ای همه پناه من بیدار شو

دشمنامون اومدن بیدار شو

ترسو ها جری شدن بیدار شو

بی بهونه میزنن بیدار شو

غصه ها تکرار میشه عباس

این سفر دشوار میشه عباس

تو که رفتی یا غیرت الله

صحبت بازار میشه عباس

واحد

امشب دوباره تا سحر بالاست دست دعای حضرت زینب

همه سر سجاده عشقند اماده شهادتن امشب

دل نگرون عمه سادات تو خیمه گاه حضرت ارباب

با حرفای حسین دلش گپرمه به بیعت مردونه اصحاب

شب شوق شب یاره نگهبان حرم امشب علمداره

الا نوحوا

********

دعا میخونن بین هر خیمه مخدرات ال پیغمبر

عالم شده محو عبادات عباس و قاسم و علی اکبر

اینا محاله رو بگردونن از عهد بسته با ثار الله

شیعه واقعی وفا داره به پرچم علی ولی الله

سلام الله صلوات الله علی مولانا حسین ذبیح الله

الا نوحوا

*********

میاد پیش برادرش زینب یه کهنه پیراهن تو دستاشه

برادرش غریبه و تنها دل نگرون عصر فرداشه

بی تابه و گریونه با یاد وصیتای مادرش زهرا

دل شوره داره که برادر رو ببینه بی کفن تو این صحرا

چش زینب شده دریا امان از حال غروب عاشورا

الا نوحوا

تک

علمدارم میری و من بی قرارم علمدارم

ای ماه شبهای تارم علمدارم

دست حق پشت و پناهت علمدارم

من غیر از تو کی و دارم علمدارم

تو را دارم چه غم دارم ابالفضل ای علمدارم

وقتی روی مرکبی تو علمدارم

دلگرمی زینبی تو علمدارم

تو طوفان کربلایی علمدارم

میر حیدر منسبی تو علمدارم

دودمه

وقت جدایی رسید باد مخالف وزید

از شرر داغ تو پشت برادر خمید

پشت و پناهم شکست پشت سپاهم شکست

فاطمه در کربلاست علقمه در خون نشست

شور

من با تو خوبم و این خوب میشه

بی تو من نمیدونم چی میشه

من گرفتارم غم تو شده یارم

اخه دوست دارم

وای غریب اقا

************

دست تو همه رو شیدا کرده

مست هر کی تو رو پیدا کرده

ماه و خورشدی توی این شب تارم

اخه من دوست دارم

وای غریب اقا

*********

قلب من جزیره مجنونه

اونجا که جای شهیدامونه

با خیال تو تا شلمچه اوارم

اخه من دوست دارم


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 16:16 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

روضه(حاج محمود کریمی)

Image result for ‫عکس مداح محمود کریمی‬‎

200 × 200 - namnak.com

ای در یم عصمت یا حضرت معصومه

ای فاطمه عترت یا حضرت معصومه

ای خاک رهت جنت یا حضرت معصومه

ای سایه تو عفت یا حضرت معصومه

قم از یم تو رحمت یا حضرت معصومه

محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه

تو در حرم موسی انسیه حورایی

انسیه حورایی محبوبه یکتایی

محبوبه یکتایی ممدوحه طاهایی

ممدوحه طاهایی ریحانه بابابی

ریحانه بابایی ایینه زهرایی

در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه

تنها نه محیط قم ایران به تو می نازد

عصمت به تو می نازد ایمان به تو می نازد

عترت به تو می نازد قران به تو می نازد

تفسیر و اصول دین عرفان به تو می نازد

جن و ملک و حور و انسان به تو می نازد

بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه

شمس و قمر انجم جن و ملک و انسان

جن و ملک و رضوان حور و پری و قلمان

هم حوری و هم قلمان هم مالک و هم رضوان

هم عالم و هم حاکم و هم بنده و هم سلطان

دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان

گیرند ز تو حاجت یا حضرت معصومه

نبود عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی

وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی

بر روح شفا بخشی بر سینه صفا بخشی

حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی

بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی

داری ز حق این قدرت یا حضرت معصومه

ای بانوی نه افلاک ای مادر اهل قم

ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم

ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم

اید ز نسیمت جان در پیکر اهل قم

گلدسته صحنینت روشنگر اهل قم

ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه

**********************

از محملت نظر کن و بین ازدحام را

ایم شور و شوق گفتن بانو سلام را

مامون کجا و جاه ولیعهد فاطمیه

داده خدا به مسندتان این مقام را

باران گل گرفته و فریاد میزنند

این شهر زیر هر قدمت احترام را

هم دختر امامی و هم عمه امام

هم خواهری و چو زینب کبری امام را

با روضه هات بغض دل شهر پاره شد

داری بنا که زنده کنی یاد شام را

یاد حضور زینب و جشن یهودیان

یاد سر بریده و بزم حرام را

اباد بود گرچه همه خانه های شام

کارش کشید گوشه ویرانه های شام

روضه(حاج سید مهدی میرداماد , حاج محمود کریمی)

برادر تو به دستت امانتی نسپرد

میان قافله خورشید نازدانه نداشت

در ان سیاهی شب دست می کشد زینب

به گیسوان همان دختری که شانه نداشت

************************

عمه ببین میکوبه قلبم بابام خیلی دیر کرده

کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده

عمه ببین که جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره

بابام داره امشب میادش ای بچه ها کی شونه داره

بابا میدونی تا دم مرگ با عمه ها صد بار رفتیم

بابا همین که ما رسیدیم بابا بگم بازار رفتیم

زمینه(حاج محمود کریمی)

دم اخر بی تو چش من گریونه

سفر سخت من نا تموم می مونه

دیدی من و کشت اخر جدایی

کارم تموم رضا کجایی

خواهر تو اخر از پا افتاد

تو دیار غربت تنها جون داد

********

حالا که خواهر از دیدنت محرومه

تو بیا تا اینجا دیدن معصومه

جونی برای سفر ندارم

بیا که از تو خبر ندارم

خواهر تو اومد دنبال تو

ولی بی خبر موند از حال تو

********

واسه معصومه شب اشک امشب

زیر لب میخونه چی کشیده زینب

تموم لشکر دور برادر

کنار گودال رسیده مادر

یه بدن بی سر بین گودال

خواهری که پیشش رفته از حال

یه جوری ام انگار خیلی پیرم

روی پای عمه از حال میرم

واحد(سید مهدی میرداماد)

یک ساله از تو دورم و بی یاورم

تنهایی سخته مهربون برادرم

از این جدایی خواهرت جون به لبه

شاید رسیده لحظه های اخرم

بی تو ببین دق کردم از دلواپسی

محنت کشیدم شب و روز از بی کسی

طاقت نداشتم بمونم تو مدینه

نمونده بعد تو برام هم نفسی

سرت سلامت دارم میرم بدون تو عزیز برادر

سلام میدم از طرفت محضر مادر

دعایی کن اروم بشم این دم اخر

حالا یه بغض سنگینه توی صدام

اگر چه ندیدنت سخته برام

خدا رو شکر ندیدم اینجا سرت و

به روی نیزه بزنن جلو چشام

خدا رو شکر ندیده اینجا خواهرت

جای سم اسبا رو روی پیکرت

میسوزونه دلم رو حتی فکرشم

سخته ببینم خنجر و .....

شور(سید مهدی میرداماد)

یارم گله داره من هم گله داره

یار از بدی و من گله از فاصله دارم

از دست دوری تو انی اشکو علیک

از راه دور و نزدیک صل الله علیک

یا حسین ثار الله

 

برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 18 بهمن 1394برچسب:, | 15:51 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |


(اَگه بره سرم رو نیزه ها
فدا سر تموم بچه ها
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها) 4

((از قصه آب شدم
خونه خراب شدم )2
شرمنده ی زینب و روی رباب شدم)4

(مادر اومده بالاسرم
غرق خون شده با تو سرم
محشری شده برابرم
ای برادرم 4) 2

(
اَگه بره سرم رو نیزه ها
فدا سر تموم بچه ها)2
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها

((از قصه آب شدم
خونه خراب شدم )2
شرمنده ی زینب و روی رباب شدم)2

((
اَگه بره سرم رو نیزه ها
فدا سر تموم بچه ها)2
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها) 2

(از قصه آب شدم
خونه خراب شدم )2
شرمنده ی زینب و روی رباب شدم

(مادر اومده بالاسرم
غرق خون شده با تو سرم
محشری شده برابرم
ای برادرم 4) 2

((
اَگه بره سرم رو نیزه ها
فدا سر تموم بچه ها)2
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها) 2

(از قصه آب شدم
خونه خراب شدم
شرمنده ی زینب و روی رباب شدم)3

لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده
آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده
پیکر افتاده
بی سر افتاده
خنجر افتاده
معجر افتاده .....


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, | 13:39 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |


وای كه بی قرارم
وای به حال زارم
وای كه از تو دورم
وای به روزگارم
وای صاحب عزایی تو
آقای ِ مایی تو

آخه كجایی تو
وای از این مصیبت
وای از این همه درد
وای عزیز ِ زهرا
وای بیا و برگرد
وای ببین عزادارم
گریه شده كارم
جز تو كی و دارم
وای دلم گرفته
وای برای مادر
وای رسیده فصل ِ
وای عزای ِ مادر
وای گریونتم مادر
مدیونتم مادر
مجنونتم مادر
وای،وای،وای....


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, | 13:37 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |



(پر کشیدن سمت کرببلا
عاشقونه رفتن تا به خدا) 2
حالا تو این دنیای غریبی
دلخوشی مونه یاد شهدا
چفیه و سربندا، گرمی لبخندا
نیمه‌شب سنگر، شور نافله‌ها
رفتن و ما موندیم، عمریه جا موندیم
کی میره از یادم، کوچ قافله‌ها
غروبا چشم به راشون، می‌مونم با دل خون، می‌مونم با دل خون
خدا این روسیاهو، به رفیقاش برسون، به رفیقاش برسون
(کی می‌شه ندبه‌های ما اجابت
آرزوی همه‌مونه شهادت) 3


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, | 13:33 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |


(میلرزی مثه بید مجنون
می بینی با چشای گریون
حال من و پریشون ) 5
یازهرا 7
ای یار علی ، روی بستری
غم داری ولی ، ( فکر حیدری ) 2
قدر من و تورو نشناختند
تورو روی زمین انداختن،
تورو که گرفتن از من،
با غم تو کار من و ساختن
(میلرزی مثه بید مجنون
می بینی با چشای گریون
حال من و پریشون )3
ای یار علی ، روی بستری
غم داری ولی ، فکر حیدری
قدر من و تورو نشناختند
تورو روی زمین انداختن،
تورو که گرفتن از من،
با غم تو کار من و ساختن
(میلرزی مثه بید مجنون
می بینی با چشای گریون
حال من و پریشون )2
دیدی عاقبت ، بی یاور شدم
تنها بودم و ( تنها تر شدم )2
میدونی که علی مظلومه
علی بی فاطمه محرومه
میدونی که برای حیدر
بدون تو همه چی تموم
ای ماه آسمون خونم
ای درد و غم تو به جونم
زود پیر شدی ،جوونم
(میلرزی مثه بید مجنون
می بینی با چشای گریون
حال من و پریشون )2
می دونم که این ، روز آخره
ذکر بچه هات ،مادر مادره
بدون تو خونه زندونه
خونه بی تو میشه ویرونه
ای که داری میری و بی تو
من میمونم و دلی خونه
(حیدر را به خدا سپردی
جونم رو به لبم آوردی
رفتی ، منو نبردی ) 2
(میلرزی مثه بید مجنون
می بینی با چشای گریون
حال من و پریشون )2
بار غمت افتاد ، روی دوش زینب
داری میگی اون اسرارو،توی گوش زینب
شب آخره و حالا
بی امون میشه گریت با دیدن حسین
با این اشکای خاموشت
می گیری توی آغوشت
پیرهن حسین
نفسات می گه این ، دم آخر حسین
شده ورده لبت ،غریب مادر حسین


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 17 بهمن 1394برچسب:, | 13:24 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 در ازدحام خیل گدا جا اگر کم است

تشریف آورید دو چشمان ما که هست

جایی اگر نبود خدا را صدا کنید

باب الجواد و سایه ی ایوان طلا که هست

خوش گفته اند قطره که دریا نمی شود

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

***

خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود

لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود

مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!

آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟

با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟

مانند مادرت چقدر راه می روی !

خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی

راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی

اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟

درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟

با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده

خاک لباس های خودت را تکان بده

*نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره،یكی مدینه میره،یكی گودال میره،یكی میره پهلو عمه جانش زینب،یكی میره مجلس ِ شام، نمیدونم حقش رو ادا می كنی یانه؟*

 مقداری ازعبای شما پاره شد،ولی...

نیزه نزد کسی به تو ازکینه ی علی

اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت

فکروخیال گندم ری را به سر نداشت

اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت

چشمی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت

ای حسین....

*فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا،آقا جان شما رو كفن كردن،رو تابوت شما گل ریختن،با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا،اسباشون رو نعل تازه زدن،بر بدن حسین تاختند،نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش،لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...*

ای تشنه لب حسین جان

ای بی كفن حسین جان


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:, | 12:56 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

*حالا مردم مدینه راحت شدید مادرم رو كشتید؟دیگه صدایی از مادرم بلند نمیشه، آخه خودشون گفتند:یا روز گریه كن یا شب گریه كن،خسته شدیم از گریه هات، زبون ِ حال بگم:*

می نویسم به چشم تر مادر

می نویسم به روی در مادر

با همین پاره ی جگر مادر

سوختم از سکوت اگر مادر

می نویسم مرا ببر مادر

خواهرم نام ِ مادر آورده

چادر گریه آور آورده

غم من باز هم سرآورده

کوچه دادِ مرا در آورده

باز رفتم به آن گذر مادر

کوچه بود و عبور بانویش

کوچه و یک بهشت در کویش

مادری و فرشته هر سویش

باد حتی نخورده بر رویش

من از کوچه بی خبر مادر

کوچه بود و غروب غم بارش

کوچه بود و دو تا عزا دارش

کوچه ی سنگی و دو دیوارش

کوچه و سنگ های بسیارش

کوچه پر شد ز رهگذر مادر

دیدم آنجا هزار مشکل را

بسته بودند راه منزل را

جمع نا محرم و ارازل را

دیدم آن روز دست قاتل را

وای از چشم خیره سر مادر

چشم خود را که بست زد سیلی

دید بی حیدر است زد سیلی

وای با پشت دست زد سیلی

گونه ای را شکست زد سیلی

سنگ دیوار بود و سر مادر

می زدم داد که نزن نامرد

کُشتی اش پیش چشم من نامرد

جای مادر مرا بزن نامرد

یک نفر بین چند تن نامرد

از غرورم شکسته تر مادر

او زد و هر دو تا زمین خوردیم

هر دوتا بی هوا زمین خوردیم

پیش نامردها زمین خوردیم

خنده کردند تا زمین خوردیم

چادر و خون و خاکِ سر مادر

شاعر:حسن لطفی

*دو جا بی هوا زدن، بی هوا ریختن،یه جا تو كوچه ی بنی هاشم بی هوا ریختن، هر كی رسید زد،یه جا كربلا. بی بی یه وصیت كرد، گفت:دخترم كربلا من نیستم، به جای ِمن زیر ِ گلوی ِ حسین رو ببوس. بریم كربلا؟*

به تنش تا كه كردند خنجر را

بوسه ای زن به آن زیر ِ گلوش

قبل ِ تیر و سنان و سر نیزه

قبل از اینكه خنجرش با زور

می زند نانجیب بر نیزه

بعد غارت فراریان را دید

تبر و دشنه تیز می كردند

با لباسی كه از تنش كندند

تیغشان را تمیز می كردند

دید حتی لباس ِ اصغر نیست

نخ ِ قنداقه هم به غارت رفت

دست ِ رباب را بستند

بین نامحرمان اسارت رفت

*قرار و مدار گذاشتند، چه ساعتی؟همین كه خانم با قد خمیده اومد بالای گودال، دید زینب هی خاك ها رو می ریزه رو سرش، نگاه می كنه گودال رو، چه ساعتی؟ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، دید اون نامرد نشسته رو سینه ی حسین، هی خنجر رو فشار میده،این سر بریده نمیشه، دید راه نداره،موی حسین رو گرفت،به پشت خواباند.*

او می برید و من می بریدم

از حرم تا قتلگاه زینب صدا می زد حسین....


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی, | 12:52 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 

* السلام علیك ِ یا فاطمة الزهرا *

 

نَاحِلَةَ الْجسْم یعنی

نحیف و دل شكسته میری

جوونی اما مادر پیری

بهونه ی سفر می گیری

***

بَاكِیَةَ الْعَیْن یعنی

بارون ِ غصه ها می باره

چشای ِ مادر ِ ما تاره

دیگه علی شده بیچاره

***

مُنَهَّدَةَ الرُّكن یعنی

توون برات نمونده بانو

كی قلبتو سوزونده بانو

كی بالتو شكونده بانو

***

مُعَصَّبَةَ الرَّأْس یعنی

بستی سری رو كه پر درده

رنگ رخ ِ تو مادر زرده

تو كوچه كی جسارت كرده

***

جوری لگد خوردی كه

نمی تونی بلند شی ازجات

جای ِ غلاف ِ رو بازوهات

داری میری كنار ِ بابات

***

هیچ كسی ای وای ِ من

نگفت تو كوچه به اون كافر

نزن زن و جلوی ِ شوهر

بمیره زینبت ای مادر

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:46 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 



(فاطمیه اومده، انگار محرم اومده
مولا عزا گرفته و ماه غم اومده )2
ما اشک غم تو این ، شبا داریم
ما داغ کوچه تو دلا داریم
ما بچه شیعه ها عزا داریم 4
( مادر عشق ِ آدم
مادر پناه آدم ِ
اینجا تو می تونی بگی
مادر به فاطمه ) 2
وای قلب زینبین پریشونه
وای چشمای حسن پر از خونه
وای درد حیدرو کی میدونه
ما بچه شیعه ها عزاداریم 4
(از خونه ی علی ، آتیش زبونه می کشه
ازبین کوچه رد خون، تا خونه می کشه)2
آه از تلاطم دل حیدر
آه از خشکیدن گل پرپر
آه از شکستن دله مادر 
فاطمه جان....
جز گریه تو خونمون نیست کاری 2
کشتن تو رو چون منو دوست داری
ما بچه شیعه ها عزاداریم 5

برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:40 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد

*روز شهادتی باید جوری ناله بزنی،با این حال و هوات، همه ی مردم شهر بدونند كه مادر ما با مرگ ِ طبیعی از دار ِ دنیا نرفت،وای مادرم....، ناله بزن*

دَری که ساختم آخر به من خیانت کرد

گرفت آتش خود را به روی یار انداخت

*خجالت نكش برا مادر ِ امام حسین باید ناله بزنی*

میان معرکه سلمان خداش خیر دهد

دوید و زود عبا را رویِ نگار انداخت

*سیدا،غیرتی ها،شیعه تعصبی است، من میدونم برا بیت ِ بعدی ناله ات میره مدینه، میگی نه، بسم الله،ببین چی میگه علی:*

خودم ز سینه ی او میخ را در آوردم

ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت

عقب کشید و به دیوار خورد و در پیچید

شیار در به روی پهلویش شیار انداخت

*بگم راحتت كنم؟بسم الله،هر كی خودش رو زد روزی داره،بسم الله*

زن جوان مرا می زدند نامردها

مدینه فاطمه ام را در احتضار انداخت

و یک غلاف که دست چهل نفر چرخید

و دست فاطمه را عاقبت ز کار انداخت

شاعر : محمد جواد پرچمی

...

وسط كوچه میزدم فریاد

 بی هوا زد كه، مادرم افتاد

 مادرم افتاد، كه من افتادم

مگه اون لحظه میره از یادم

دست ِ گل ِ پرپرم خدا پشت در افتاد

صدا خنده ها بلند شد تا مادر افتاد

آخه چه جوری زدن مگه كه با سر افتاد

وقتی یه لشكر میزنه معلومه كه در میشكنه

بال كبوتر میشكنه، پهلوی مادر میشكنه

*می خوای دلت بره یه جایی كه منتظرشی، آخه مادرشم قرار و مدار گذاشت،علی قرار گذاشت،چی گفت:*

خوشی زعمر ندیده خدا نگهدارت

صنوبری كه خمیده خدا نگهدارت

قرار بعدی ِ ما كربلا زمان غروب

كنار ِ رأس بریده خدا نگهدارت

*چه زمانی؟ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ*

مادرش آمده گودال نچرخان بدنش

استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم

ای حسین.....


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:36 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

 


(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 5
ازآسمون گل می باره رودستامون امشب 2
دوا میشه درد عالم به خاطر زینب 2
(زینب اومده وازخواهردل می بره حسین
خواهر دلشو می گردونه دورسر حسین)2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
ازآسمون گل می باره رودستامون امشب 2
دوا میشه درد عالم به خاطر زینب 2
(زینب اومده وازخواهردل می بره حسین
خواهر دلشو می گردونه دورسر حسین)2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
چه سر فرازه اونی که به خاکش افتاده 2
کبوتر بام زینب همیشه آزاده 2
(ناز قدم بنت الحیدر عالم شده بهشت
حک شدحرم بیت الزینب روگنبد بهشت)2
رسیده دلدار برا برادر 
رسیده لیلا (رسیده خواهر ) 2
(خروش دریا صدای زینب
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 2
نگاش به چشم مهتابه میون گهواره 2
تو عالم عشق ارباب خودش علمداره 2
(قلب همه ی ما مدیون لطف و کرمشه
هر جا علم و بیرق باشه اونجا حرمشه) 2
تموم دستا دخیل زینب 
کریم زینب ( عقیله زینب ) 2
(خروش دریا صدای زینب 
تموم دنیا (فدای زینب) 2 ) 3
زینب زینب ......
(یازینب یازینب ) 3 زینب زینب زینب
حسین ......

برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 16 بهمن 1394برچسب:مداحی , | 12:31 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

«سلام پرنده»

روزی حضرت رسول اکرم «ص» نشسته بود ،ناگهان پرنده ای آمد و بر دست آن حضرت نشست و گفت :«السلام علیک یا نبی الله.»

سپس بر دست امیرالمومنین«ع»نشست و گفت:«السلام علیک یا وصی رسول الله .»

همچنین بر دست امام حسین «ع» نشست و گفت :«السلام علیک یا خلیفة الله .»

رسول اکرم فرمود : چرا بر دست ابوکرننشستی ؟ او گفت :« من بر دستی نمی شینم که معصیت خدا در ان کرده باشند،چگونه بر دستی نشینم که معصیت خدا را بسیار کرده باشد.»


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394برچسب:, | 15:24 | نویسنده : مسعود ،رضا ،محمدحسین |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سوله مقاله